نمودار اقوال در بحث مقدمه واجب
نمودار اقوال در بحث مقدمه واجب
الف:اگر واجب غیری بعث مستقلی ندارد آنگاه اطاعت مستقلی هم ندارد چون همانگونه که وجوب واجب غیری برای تحصیل مصلحتی(ملاک) در ذی المقدمه است اطاعت واجب غیری هم برای تحصیل اطاعت ذی المقدمه است بنابراین با انجام ذی المقدمه دو اطاعت مستقل نداریم بلکه یک اطاعت مستقل است(اطاعت ذی المقدمه) و اطاعت واجب غیری، اطاعتی غیر مستقل و برای رسیدن به اطاعت ذی المقدمه است (خلاصه: وجوب مستقلی نداریم پس اطاعت مستقلی هم نداریم)
بحث سوم: اجزاء در امارات و اصول با کشف خلاف به واسطه حجت ظنی معتبر
وظیفه مکلف بعد از کشف خلاف نسبت به :
وقایع آینده که غیر مرتبط با گذشته اند، مانند عقدی که الان می خواهیم بخوانیم) این قسم محل نزاع نیست و حجت سابق حجت برای گذشته و حجت لاحق حجت برای آینده است )
وقایع گذشته که غیر مرتبط با آینده اند و قابل تدارک نیستند، مانند کسی که در گذشته به واسطه جریات برائت آب نجسی را خورده ( این قسم محل نزاع نیست چرا که آنچه در گذشته انجام شده قابل تدارک نیست )
وقایع آینده مرتبط باگذشته که قابل تدارک اند، مانند نمازی که با طهارت ظاهری خوانده شده و حال کشف خلاف شده ( این قسم محل نزاع است )
بحث اول: اجزاء در اماره با کشف خلاف یقینی
اماره گاه جاری در احکام است و گاه جاری در موضوعات
الف: جریان اماره در احکام: مشهور شیعه / مجزی نیست
دلیل اول: اجزاء مستلزم تصویب است تصویب باطل است به دلیل اجماع پس اجزاء مستلزم باطل است
دلیل دوم: لسان دلیل دال بر حجیت اماره در احکام، لسان طریقیت است نه موضوعیت،این دلیل از عبارت ص220 والسر..لسان واحد، بدست می آید
مقام دوم ، اجزاء امتثال امر ظاهری از امر واقعی
حکم واقعی : احکام ثابت برای اشیاء بما هو هو /جهل و شک در موضوع آن اخذ نشده/یعنی دلیل معتبر شرعی اعم از ظنی یا قطعی بر اثبات آن داریم ( احکام ثابت به دلیل اجتهادی اعم از ظنی و قطعی)
حکم ظاهری : احکام ثابت برای اشیاء به لحاظ جهل و شک مکلف به حکم واقعی/جهل و شک در موضوع آن اخذ شده/یعنی دلیل معتبر شرعی اعم از ظنی یا قطعی بر اثبات آن نداریم (احکام ثابت به دلیل فقاهتی )
مقام اول،اجزاء امتثال امر اضطراری از امر واقعی
مقدمات بحث
شکی نیست که با اضطرار تکلیف از فعلیت می افتد
نکته: حکم دارای چهار مرحله است اول مرحله اقتضاء(مرحله مصالح و مفاسد که قبل از حکم است) دوم مرحله انشاء یا جعل حکم شرعی در لوح محفوظ سوم مرحله فعلیت یا تکلیف که شخص مکلف می شود و عالم و جاهل در آن مشترکند و چهارم مرحله تنجز که مرحله وصول تکلیف است و مکلف بر اساس این مرحله ثواب و عقاب می بیند
باب دوم:غیر مستقلات عقلیه
بیان شده که مراد از غیر مستقلات عقلیه دلائل عقلی است که مقدمه نخست آن شرعی و مقدمه دوم آن عقلی است(ملازمه بین حکم در مقدمه اول و حکم شرعی دیگر عقلا) و این ملازمه پنج مورد دارد که عبارتند از اجزاء،مقدمه واجب،مسئله ضد،اجتماع امر و نهی و دلالت نهی بر فساد
توضیح بیشتر مطلب(و نزید هذا بیانا و توضیحا)
ما گفتیم کل ما حکم به العقل حکم به الشرع اما نگفتیم کل ما حکم به الشرع حکم به العقل
یعنی عقل می تواند ملاکات احکام خود(احکام عقلی) را درک کند اما ملاکات احکام شرعی را نمی تواند درک کند چرا که واجب نیست ملاکات احکام شرعی عین ملاکات احکامی عقلی(مصالح عامه مانند حفظ نظام و بقاء نوع انسانی) باشد این مصالح ملاک احکام عقلی هستند